در این مقاله قصد داریم درباره ترکه و دیون متوفی صحبت کنیم. مقصود از تحریر ترکه تعیین مقدار ترکه و دیون متوفی است. مورث به طور منطقی هرچه دارد به بازماندگانش می رسد.

پس باید پذیرفت که اصل، انتقال تمام اموال و حقوق مالی مورث است و ترکه شامل تمام اجزای دارایی، اعم از منقول و غیرمنقول، اعیان و منافع و حقوق و دیون و مطالبات است. منتهی این توده ناخالص باید تصفیه گردد تا ترکه ای ناب به دارایی وارثان بپیوندد.

همه قوانین و مواد درباره تحریر ترکه

ماده ۲۰۷- درخواست تحریر ترکه از ورثه یا نماینده قانونی آنها و وصی برای اداره اموال پذیرفته می‌شود.
ماده ۲۰۸- امین غائب و قیم محجور باید در ظرف ده روز از تاریخ تعیین و ابلاغ سمت نامبرده به آنها در صورتی که ترکه تحریر نشده باشد درخواست تحریر ترکه نمایند.
ماده ۲۰۹- در صورتی که سهم محجور از ترکه متوفائی قبل از تعیین قیم معین نشده باشد قیم باید به محض انتصاب خود درخواست تحریرترکه نماید و همچنین است در صورتی که پس از تعیین قیم سهمی از ترکه متوفائی به محجور برسد.
ماده ۲۱۰- دادگاه بخش برای تحریر ترکه وقتی را که کمتر از یک ماه و بیش از سه ماه از تاریخ نشر آگهی نباشد معین کرده و در یکی از روزنامه‌های کثیر‌الانتشار آگهی می‌دهد که ورثه یا نماینده قانونی آنها، بستانکاران و مدیونین به متوفی و کسان دیگری که حقی بر ترکه متوفی دارند در ساعت و روز معین در دادگاه برای تحریر ترکه حاضر شوند.
علاوه بر آگهی فوق برای هر یک از ورثه یا نماینده قانونی آنها و وصی و موصی له اگر معین و در حوزه دادگاه مقیم باشند برای حضور در وقت مقرر احضاریه فرستاده می‌شود.
ماده ۲۱۱- هر گاه میزان ترکه کمتر از یکهزار ریال باشد آگهی مذکور در ماده فوق لازم نیست و دادگاه وقتی را برای تحریر ترکه معین کرده و به اشخاص ذینفع که معلوم و در حوزه دادگاه مقیم باشند اطلاع می‌دهد.
ماده ۲۱۲- غیبت اشخاصی که احضار شده‌اند مانع از تحریر ترکه نخواهد بود.
ماده ۲۱۳- برای تحریر ترکه صورتی از ترکه برداشته می‌شود و این صورت باید مشتمل بر امور زیر باشد:

  1. توصیف اموال منقول با تعیین بهای آن.
  2. تعیین اوصاف و وزن و عیار نقره و طلاآلات.
  3. مبلغ و نوع نقدینه.
  4. بها و نوع برگ‌های بهادار.
  5. اسناد با ذکر خصوصیات آنها.
  6. نام رقبات غیر منقول.

ماده ۲۱۴- ارزیابی اموال منقول به توسط ارزیابی که مورد تراضی ورثه یا مورد اعتماد دادرس باشد به عمل می‌آید.
ماده ۲۱۵- مطالبات و بدهی متوفی که به موجب احکام نهائی و اسناد رسمی یا دفاتر و برگ‌های مربوط به متنفی یا اقرار مدیونین و ورثه مسلم است نیز در صورت ترکه نوشته می‌شود.
ماده ۲۱۶- در موقع تحریر ترکه صورت مجلسی برداشته می‌شود که مشتمل بر امور زیر باشد:

  1.  نام و سمت متصدی تحریر ترکه.
  2. نام و مشخصات کسانی که احضار شده و کسانی که حاضر شده‌اند.
  3. محلی که تحریر ترکه در آنجا صورت می‌گیرد.
  4. اظهارات اشخاص راجع به دارائی و بدهی و ترکه متوفی.
  5. نام و مشخصات کسی که اسناد و اموال به او داده می‌شود.

ماده ۲۱۷- اگر در ضمن ترکه دفاتر بازرگانی باشد جاهای سفید آن با دو خط متقاطع پر می‌شود و اگر دفاتر مطابق قانون پلمپ نشده باشد متصدی تحریر ترکه صفحات دفتر را امضاء می‌نماید و اگر بین صفحه‌هائی که نوشته شده جای سفید مانده باشد آنجا دو خط متقاطع کشیده می‌شود.

ماده ۲۱۸- در مدتی که ترکه تحریر می‌شود تصرف در ترکه ممنوع است مگر تصرفاتی که برای اداره و حفظ ترکه لازم است.
ماده ۲۱۹- عملیات اجرائی راجع به بدهی متوفی در مدت تحریر ترکه معلق می‌ماند.
ماده ۲۲۰- مرور زمان نسبت به مطالبات متوفی در مدت تحریرترکه جاری نمی‌شود.
ماده ۲۲۱- دعاوی راجعه به ترکه یا بدهی متوفی در مدت تحریر ترکه توقیف می‌شود ولی به درخواست مدعی ممکن است خواسته تامین شود.
ماده ۲۲۲- صورت ترکه و همچنین صورت مجلس تحریر ترکه در دفتر دادگاه بایگانی می‌شود و اشخاص ذینفع می‌توانند به آن مراجعه نموده و رونوشت بگیرند.
ماده ۲۲۳- هر گاه در موقع تحریر ترکه اختلافاتی بین ورثه راجع به اداره ترکه باشد، دادگاه سعی می‌کند که اختلاف آنها به طریق مسالمت مرتفع می‌شود و الا به درخواست یکی از ورثه کسی را از ورثه یا غیر آنها برای حفظ ترکه موقتاً معین می‌نماید.
ماده ۲۲۴- خاتمه تحریرترکه به ورثه اطلاع داده می‌شود و هر گاه ورثه یا اقامتگاه آنها معین نباشد اطلاع مزبور به وسیله آگهی در روزنامه خواهد شد.

در ترکه مرجع صالح به رسیدگی چیست؟

سوالی که پیش می آید این است که کدام دادگاه برای امور راجع به ترکه صالح است؟ مطابق با ماده 163 قانون امور حسبی « امور راجع به ترکه با دادگاه بخشی است که آخرین اقامتگاه متوفی در ایران در حوزه آن دادگاه بوده و اگر متوفی در ایران اقامتگاه نداشته با دادگاهی است که آخرین محل سکنای متوفی در حوزه آن دادگاه بوده است » و منطبق با ماده ۱۶۴قانون مذکور « هر‌گاه متوفی در ایران اقامتگاه یا محل سکنی نداشته، دادگاهی صالح است که ترکه در آنجا واقع شده و اگر ترکه در جاهای مختلف باشد، دادگاهی که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است صلاحیت خواهد داشت و اگر اموال غیر منقول در حوزه‌های متعدد باشد صلاحیت با دادگاهی است که قبلاً شروع به اقدام کرده » و به شرح ماده ۱۶۵قانون مورد اشاره « هر‌گاه تمام یا قسمتی از اموال متوفی در حوزه دادگاهی غیر از دادگاهی که مطابق مواد فوق صالح است باشد، دادگاهی که اموال در حوزه آن دادگاه است، اقدامات راجع به حفظ اموال متوفی را از قبیل مهر و موم به عمل آورده، رونوشت صورت مجلس عملیات خود را به دادگاهی که مطابق دو ماده فوق برای رسیدگی به امور ترکه صالح است می‌فرستد»

وظایف مرجع صالح در تحریر ترکه چیست؟

دادگاه صالح برای رسیدگی به درخواست، طبق ماده 210 قانون امور حسبی « وقتی را که کمتر از یک ماه و بیش از سه ماه از تاریخ نشر آگهی نباشد، معین کرده و در یکی از روزنامه های کثیر الانتشار آگهی می دهد که ورثه یا نماینده قانونی آنها، بستانکاران و مدیونین به متوفی و کسان دیگر که حقی بر ترکه متوفی برای خود قائل هستند در ساعت و روز معین در دادگاه برای تحریر ترکه حاضر شوند. علاوه بر آگهی فوق ، برای هریک از ورثه و نماینده های قانونی آنها و وصی و موصی له|، اگر معین و در حوزه دادگاه مقیم باشند، برای حضور احضاریه فرستاده می شود » بطور معمول درخواست کننده تحریر ترکه، وارثان و وصی را در ستون خواندگان با تعیین اقامتگاه آنان می آورد و دادگاه به این خواندگان اخطار می نماید که در جلسه رسیدگی حاضر شوند. با وجود این اگر دادگاه به وجود وارث، وصی یا موصی له دیگری پی ببرد، آنان را فرا می خواند و رسیدگی را محدود به نامبردگان در ستون خواسته نمی نمااید، زیرا رسیدگی ترافعی نیست و دادگاه در امور حسبی به عنوان ناظر و حافظ حقوق ذینفعان است و باید آنان که در دسترس هستند را فرا خواند ولی غیبت اشخاصی که احضار شده اند مانع از تحریر ترکه نیست. (ماده 212 قانون امور حسبی)

5/5 - (1 امتیاز)