برای شروع زندگی نیاز به اسباب و لوازمی است که منطقا مسئولیت آن برعهده افرادی است که از آن نفع میبرند که در اینجا همان عروس و داماد هستند. اما با توجه به اینکه از لحاظ اسلام وظیفه اقتصادی خانواده به عهده مرد است، شرعا زنان از لحاظ تامین جهیزیه معاف هستند.
آیا بدون اجازه شوهر می توان جهیزیه را برگرداند؟
بر طبق آنچه گفته شد زن مالک جهیزیه است و با توجه به این که وظیفه قانونی برای آوردن یا نگه داشتن جهیزیه ندارد می تواند هر موقع که بخواهد آن را مسترد نماید و نیازی به اجازه شوهر نیست فقط توجه داشته باشید اگر تمایل به این کار داشتید، فقط آنچه در لیست جهیزیه شماست و آن را خریداری کرده اید، بدون اجازه شوهر از خانه خارج کنید.
تجربه وکالت وکلای پارسای نشان می دهد که اکثر قریب به اتفاق شکایت های سرقت که مرد از زن در مورد بردن اثاثیه منزل می کند به دلیل نبود عنصر معنوی جرم و یا عنصر معنوی (سوء نیت) به نتیجه مطلوب مرد نمی رسد.
توصیه می کنیم اگر بدون مجوز دادگاه می خواهید جهیزیه را مسترد نمایید بهتر است چند نفر از همسایگان را شاهد بگیرید که چه اقلامی و وسایلی را از منزل خارج می کنید.
وظیفه مرد در تامین جهیزیه چیست؟
معمولا زن در شروع زندگی مشترک، اموالی را به عنوان جهیزیه به خانه شوهر میبرد و پرسشی که معمولا در خصوص جهیزیه مطرح میشود، این است که مسئولیت مرد در جهیزیه چیست
آیا میتوان در شرایطی که مرد جهیزیه را تصاحب کرده از او شکایت کرد؟
به این پرسش به دو گونه باید پاسخ داد؛ اگر به صورت خشک به قوانین نگاه شود، میتوان زوج را مشمول این جرم دانست. این در حالی است که اگر از دید عرفی به موضوع نگاه کرده و قواعد شراکت را در خصوص جهیزیهای که زن به منزل شوهر میبرد، جاری بدانیم، نمیتوان پاسخ قاطعی به این پرسش داد.
دیوان عالی کشور در آرای خود احکام متفاوتی در این مورد صادر کرده و در برخی موارد شریک را مشمول این جرم دانسته است و در مواردی نیز خیر!
به نظر میرسد که نمیتوان زوج را به جرم خیانت در امانت محکوم کرد. حتی اگر به نقص یا تلف اموال جهیزیه اقدام کرده باشد.
چرا که جرم خیانت در امانت مختص به اعمالی است که در آن استرداد اموال پیشبینی شده باشد. در حالی که در خصوص جهیزیه به نظر میرسد باید توافقی میان صاحب مال یعنی زوجه و امین یعنی زوج مبنی بر استرداد جهیزیه ، چه به صورت صریح و چه به صورت ضمنی وجود داشته باشد و چون ذات عقد ازدواج مبنی بر تفاهم و توافق برای ادامه زندگی مشترک است، بعید به نظر میرسد در حین عقد ازدواج و شروع زندگی مشترک زوجه استرداد جهیزیه را شرط کرده باشد.
در زمانی که زوجه جهیزیه را به منزل مشترک میآورد، چون هدف ادامه زندگی است هیچ پیشزمینهای برای استرداد جهیزیه وجود ندارد، در نتیجه چون جرم خیانت در امانت مختص به اعمالی است که استرداد در آنها شرط است، بعید به نظر میرسد زوج را بتوان به این جرم محکوم کرد.
به معنای واضحتر شرط استرداد جهیزیه باید وجود داشته باشد و اگر نباشد، جرم صورت نپذیرفته است؛ بنابراین از آنجایی که در زمان ازدواج شرط استرداد جهزیه وجود ندارد، این جرم صورت نمیپذیرد.
در ماده ۶۷۴ کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی مقرر شده است که «هرگاه اموال منقول یا غیرمنقول یا نوشتههایی از قبیل سفته، چک، قبض و نظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هر کار با اجرت یا بیاجرت به کسی داده شده و بنا بر این بوده باشد که اشیا مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیا نزد او بوده است، آنها را به ضرر مالکان یا متصرفان آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود کند به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»
بر اساس این ماده که رکن قانونی جرم خیانت در امانت است، میتوان گفت که رکن مادی این جرم، استعمال، تصاحب، اتلاف یا مفقودی اموال مزبور است.
ماده ۶۱۷ قانون مدنی نیز در خصوص عقد ودیعه اینگونه بیان کرده است که امین نمیتواند غیر از جهت حفاظت، تصرفی در ودیعه کند یا به نحوی از انحا از آن منتفع شود مگر با اجازه صریح یا ضمنی امانتگذار و در غیر این صورت ضامن است.
در نتیجه زمانی که زوجه، زوج را از استفاده ممنوع میکند، هرگونه استفادهای از آن استعمال محسوب میشود. البته شرایط سوءنیت او در این موارد باید لحاظ شده و مورد توجه قرار گیرد.
تصاحب نیز هر فعلی است که بر اساس آن، زوج خود را صاحب و مالک جهیزیه کند و اعمالی را انجام دهد که صرفا مالک میتواند دست به چنین اعمالی بزند همچنین اتلاف به معنای تلف کردن است که حتی اگر قسمتی از جهیزیه را نیز تلف کند، مصداق مییابد و لازم نیست تمام یک مال از اموال جهیزیه را تلف کند.
مفقود کردن نیز به معنای گم کردن است و هر گونه عملی که جهیزیه را از زوجه مخفی کند را دربر میگیرد. دادگاهها در خصوص این جرم باید صریحا نوع رکن مادی این عمل را احراز کنند. حتی ترک فعل نیز میتواند از طرف زوج، او را در شمول این ماده قرار دهد.
رکن سوم که رکن معنوی است، در موضوع جهیزیه، اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که زوج باید بداند عمل او جرم است و مالی را که مورد تعرض قرار میدهد موجب اضرار زوجه میشود و همچنین باید قصد اضرار به زوجه را نیز داشته باشد که سوءنیت نامیده میشود.
در برخی مناطق و اقوام این رسم وجود دارد که قسمتی از جهیزیه را شوهر تهیه میکند.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا زن میتواند در جهیزیهای که از طرف مرد تهیه شده است، بدون اجازه دخل و تصرفی داشته باشد؟
در پاسخ باید گفت که اگر مرد وسیلهای را برای خانه تهیه کند، دیگر واژه جهیزیه بر آن مصداق پیدا نمیکند که بتوان آن را مال زوجه محسوب کرد؛ در نتیجه این اموال جز اموال شوهر محسوب میشود.
شکایت از شوهر(مرد) به جرم خیانت در امانت (جهیزیه) :
در شرایطی میتوان این جرم را بر زوج وارد کرد که زوجین طلاق گرفتهاند یا در شرایطی جدا از یکدیگر زندگی میکنند یا به هر طریقی زوجه، زوج را ممنوع از تصاحب، تلف و استعمال کرده و زوجه جهیزیه را تحویل نگرفته و به زوج اخطار میکند که جهیزیه او را پس دهد.
(حال به وسیله اظهارنامه یا دادخواست استرداد جهیزیه با به صورت شفاهی یا ضمنی یا هر طریق دیگری که در دادگاه ثابت شود.)
از زمان آگاهی زوج از خواست و اراده زوجه، شرط استرداد باید از سوی زوج انجام شود و از این زمان زوج امین اموال زوجه محسوب میشود و تعدی و تفریط در اینجا مصداق پیدا میکند.
در اینجا زوجه به عنوان شاکی باید اثبات کند که از زمانی که به زوج اطلاع داده است، مال در دست زوج امانت بوده و وی در حفظ یا نگهداری این اموال تعدی یا تفریط کرده یا آنکه با اقداماتی مثل استعمال، تصاحب، تلف و مفقود کردن آن، موجب ضرر مالک یا زوجه شده و اقدام او در این خصوص با سوءنیت همراه بوده که احراز این سوءنیت نیز با دادگاه است.
بررسی قانونی فروش جهیزیه توسط مرد
باید دید که آیا فروش جهیزیه توسط شوهر در قانون تحت عنوان خاص جرمانگاری شده است یا ذیل جرایم دیگر مانند سرقت، فروش مال غیر، خیانت در امانت و… قرار میگیرد؟
این موضوع تحت عنوان خاصی جرمانگاری نشده است، قانون مجازات قواعدی کلی را مد نظر داشته و لازم نبوده که در فصل نوزدهم که جرایم بر ضد حقوق و تکالیف خانوادگی است،
آن را درج کند و در چنین مواردی باید مصداق عمل زوج را دید که بر کدام جرم صدق میکند. ممکن است بنا به شرایط سرقت، فروش مال غیر، خیانت در امانت، تخریب یا جرایم دیگری بر عمل زوج صادق باشد. از لحاظ حقوقی و صرفا در خصوص استرداد آن در صورت وجود، یا مثل یا قیمت آن در صورتی که در دسترس نباشند باید دادخواستی به دادگاه خانواده محل اقامت مشترک داده شود و اگر عنوان کیفری بر آن صدق کند به دادسرای محلی که جرم در آن واقع شده است شکواییهای تنظیم و تحویل داده شود.
ثبت ديدگاه